۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه

شکلات

1- همه پول را دوست دارند منتها بعضی ها تابلو می کنند، پول می بینند تعادلشان یکهو به هم خورد، آنقدر جو گیر می شوند که همه چیز یادشان می رود، حتی شان و شؤونات استادی و متعلقاتش ، ترم گذشته یکی از اساتید هنگام درس دادن در مورد چک، از دانشجوها می خواهد اگر کسی احیانا چک دنبالش است بدهد تا بتوانم بهتر، واضحتر، ملموس تر، ملوس تر، شیرین تر و تر و تازه تر، درس را توضیح بدهم، بعد یکی از آقایون دانشجو دست می کند در جیب کـتش و یک چک چهل میلیون تومانی به تاریخ همان روز در می آورد و تقدیم استاد می کند، خوب با توضیحات صدر پاراگراف معلوم است که عکس العمل این استاد مجهول نسبت به این تیکه کاغذ قیمتی چیست، بله به گزارش یکی از اساتید که این داستان را با اعجاب فراوان از منابع موثق برایمان تعریف می کرد؛ طرف کف می کند! و از آن پس به بهانه های مختلفه اعم از قرض و هبه و عاریه و دیگر عقود باحال، آویزان دانشجوی چهل میلیون تومانی می شود! اَاَاَ....اوووووووه....باباااا....استاااااااد !!!!

2- قبلا راجع به نفوذ کلام دکتر شهبازی مطلبی نوشته بودم که هنوز هم به آن اعتقاد دارم بلکه خیلی مفصل و گسترده تر از موضوع آن پست، عطف به ایشان، حرفها و توصیه های خارج از درس دکتر رحیمی خجسته هم در حد زیادی مجاب کننده و پر نفوذ است، ضمن اینکه خود دکتر خجسته هم در طول ترم عمدا در مورد اخلاق و آداب و رسوم وکالت و بحث هائی از این دست مطالبی پیش می کشد که بعید می دانم کسی از دانشجویانش به این راحتی این مطالب را از خاطر ببرد، آقای مسعودی تفرشی را یاد ندارم از این بحث ها سر کلاس کرده باشد، اما از آقای مقیمی چند مورد به خاطر دارم، شنیده ام آقای سرخوش هم در این مورد ید طولانی دارند، علی هذا من هم گاهی از این کارها می کنم، یادتان است ترم پیش در توییتر نوشتم:«عید غدیر آمد و بخاری از سید های این دانشکده بلند نشد...» از قضا به رگ غیرت یکی از سیده های دانشکده بر می خورد و در اولین فرصت همه را «جز من» مهمان شکلات های جینگیل فینگیلش می کند، حالا بهترین وجهی که برای عکس العمل باقی می ماند این است که به اصول کلی رجوع کنیم و استنباط کنیم که؛ «مهم نیست که آدمی خود شکلات تناول کند همین که واسطه شکلات خوردن دیگران شود خوش است» وخوب ما هم چون راهی جز این نداریم مجبوریم به این افکار مترقیانه خوش باشیم و حال کنیم.

۲۹ نظر:

  1. يه ديالوگ خيلي قشنگ تو فيلم چتري براي دو نفر بود كه از قضا قبلا هم در پست هاي قبليت بهش اشاره كرده بودم ولي فكر كنم خالي از لطف نباشه كه براي اين پستت هم تكرارش كنم ( به شرطي كه سانسور بازيت گل نكنه ها !)
    .... وكيلها حرف مفت زياد ميزنن ولي مفتي حرف نميزنن !....
    ( انشاءالله منظورم رو متوجه شده باشي چون ديگه نميخوام مستقيما حرف بزنم ! چشمت روز بد نبينه آقا سياوش ولي نتيجه اين رك گويي ها رو بد جوري ديدم)
    سياوش! الحق و الانصاف كه بي انصافي (!) مرد حسابي ما كه گفتيم حضرتعالي يه گوشه چشمي به ما نشان بده ما تقديم كنيم( عيدي منظورم بودها فكر بد نكني ! ) اخوي رفيقهاي هم كلاسيت و هم دانشگاهيت 100 هزار تومان از ما عيدي گرفتند شما خودت اون موقع كجا بودي؟؟ كه الان مدعي شدي؟ چرا به سيدها اتهام بي بخاري ميزني ؟
    من به شدت معترض هستم (!) شما خودت نيومدي عيدي بگيري حالا سيدها بي بخارن (!) مگه من تو رو نبينمت

    پاسخحذف
  2. ایشون منظورشون سیده خانم بود نه سید مستر سعید
    هاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها
    خودت خودت رو خراب کردی
    هاهاهاهاهاها

    پاسخحذف
  3. یکی از همین دانشجوها۱۵ بهمن ۱۳۸۸ ساعت ۱۳:۳۸

    خدایی چند نفردوست دارن وکیل شن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    پاسخحذف
  4. سلام. اميدوارم خوب باشي

    در مورد چك به آن جناب استاد بايد گفت :
    گر از آتش همی ترسی به مال کس مشو غره!
    که اینجا صورتش مالست و آنجا شکلش اژدرها


    و لابد پاسخ جناب استاد هم اين است ! :

    به حرص ار شربتی خوردم مگیر از من که بد کردم
    بیابان بود و تابستان و آب سرد و استسقا !!!


    در مورد سيد و عيدي و ... هم كه مدت هاست دوستان سيدمان زرنگ شده اند و يك دسته پنجاه توماني از بر و بچ دستفروش خيابان منوچهري مي خرند و عيدهاي غدير نفري يك عدد 500 ريالي تقديم مي كنند با مهر مباركشان.

    تازه از آنجا كه والده ي مكرمه مان از سادات هستند ضرر هم مي خوريم! ريز و درشت فاميل از عره و عوره و شمسي كوره عيدهاي غدير بر خوان نعمت بي دريغمان چتر افكنده و ولو مي شوند! و تا جا در شكم و جان در بدن دارند نهار و ميوه و شيريني و شربت مي خورند و دست بر شكم نهاده نزديك هاي غروب دست از سرمان بر مي دارند!



    جناب سعيد خان ! از اين 100 هزار توماني كه مي فرماييد چه طور است كه چيزي عايد ما مخلصان و شيفتگان اخلاق ورزشكاري تان نشد؟!
    همين كارها را مي كني كه آن بنده ي خدا سراغ پالتوي 250 هزار توماني ات را از باب همايون مي گيرد ديگر!

    فردي را بگفتند كه خرده سيمي ما را عطا فرما... بفرمود: لا مصبان مگر جان است كه به اين سادگي طلب مي كنيد؟!!!!

    پاسخحذف
  5. راجع به رک گوئی من که گفتم حواست رو جمع کن رفیق از قدیم گفتن: «بازی بازی، با ریش بابا هم بازی.» !!!

    اما در مورد عیدی! خوب از این جهت که اون روزها من فقط یک بار سعادت پیدا کردم از دور با حضرت عالی دیداری در حد دالی داشته باشم حق با شماست، ولی خوب اقتضای مرام رفاقت این بود که سهم ما ماخوذین به حیا را از دستبورد قوم تاتار حفظ می نمودی و بعدا و در اولین فرصت وجود مبارکتان را از هر گونه دین، پاک و بری می کردی !!! حالا عیب نداره،فرصت جبران محیاست، ناراحت نباش من نمیگذارم این سنت های نیک و باحال از این دانشکده رخت بربندد، انشاءالله سال آینده مفصلا به همراه هورمزد و باقی دوستان حسابتان را پاک می کنیم.

    پاسخحذف
  6. باید گفت الان متاسفانه شغل وکیل بیشتر به طرف دلالی رفته تا وکالت و این جای تاسفه که کارشناسهای حقوق این مملکت همچین شرایطی داشته باشن

    پاسخحذف
  7. من این ترم متون فقه جزایی با دکتر سرخوش گذروندم این درس هم همین چند روز پیش پاس کردم پس قصد تعریف بیخود ندارم ولی دکتر سرخوش سبک تدریسش در زمینه متون فقه بی نظیره هیچکس مثل اون متون فقه درس نمیده

    پاسخحذف
  8. س لام .
    مرسی که سر زدی.
    اما من تو وبلاگ توحید و هورمزد اسمی از شما ندیدم وگرنه خدمت شما هم میرسیدیم .
    مرسی که اومدی .
    من اصلا تورو نمیشناسم ولی خوشحال شدم اشنا شدیم .بازم بیاااااااااا
    خوشحال میشم فعلا به امید دیدار...

    پاسخحذف
  9. سلام
    عجب!! چشم حتما باز هم سر می زنم.
    ضمنن چون سکوت در امور غیر مالی علامت رضاست لینک هم می شوید

    پاسخحذف
  10. س لام.
    ببخشید یادم رفت بگم لینک بشم معذرت .الان میگم که لینک بشم لطفا.
    ممنون که سر زدی.
    فعلا به امیددیدار...

    پاسخحذف
  11. درود سیاوش
    فکر نکنم دیگه بتونی مطالب وبلاگم رو بخونی چون فی.ل.ت.ر شده ;)
    شاید تو یک آدرس جدید نوشتم نمی دونم!

    پاسخحذف
  12. سلام .خوبی؟
    من به روزم خوشحال میشم بیاییی نظر بدی دوست من.
    منتظرماااااااااااااا
    فعلا

    پاسخحذف
  13. سرور ارجمند جناب آقاي سياوش
    مديريت محترم وبلاگ راديكال حقوق تهران شمال (!)
    سلام عليكم
    احتراما ضمن تبريك ايام الله دهه فجر و شروع ترم جديد تحصيلي( خدا عاقبتمان را به خير
    كند ! ) خواستم به خدمت حضرتعالي عرض كنم اطاعت امر شد و بالاخره بعد از مدت ها
    طلسم شكست و اين حقير هم وبلاگش را به روز كردمنتظر نظرت هستم برادر وبلاگ
    نويس راديكال (!) با احترام مجدد سعيد ( مسئول اتحاديه فلافل فروشان علاف دانشكده
    علوم انساني دانشگاه آزاد واحد تهران شمال )

    پاسخحذف
  14. مخلص آسید سعید آقای ریپورتر گرام
    علیکم السلام
    حقیر نیز ضمن تبریک این ایام، آن ایام و دیگر ایام مبارک و فرخنده خدمت شما و دیگر بینندگان جان! بسیار از مطلب زیبای شما خوشحال، محظوظ و کامروا گشتیم، لکن مستحضر هستید که همین طور و بدون چسبیدن وصله هایی امثال رادیکال هم آماج هجوم سیل اتهامات ناوارد و ناروا قرار گرفته ایم، فلذا اکیدا هرگونه تفکر رادیکالی در هر حوزه و مرامی را به شدت تکذیب و تقبیح می نماییم.
    تم بقلم الحقیر الجانی الفانی سیاوش ابن ووردپرس، فى تشتت الحال وانقلال الاحوال

    پاسخحذف
  15. ممنون سیاوش فکر کنم دلیل فیلترینگ وبلاگم رو بدونم ;) یادت هست که تو یاهو 360 یک صفحه بود به اسم کافه نادری که تو ازش خوشت آمده بود؟ حالا همان رو می خوایم تو وردپرس اجرا کنیم برای همین در مورد وردپرس یک بار ازت پرسیدم منتها اگر گیر کردم به کمکت احتیاج دارم خودم هم چند روز دیگه دوباره یک وبلاگ جدید درست می کنم به هرحال می بینمت ;)

    پاسخحذف
  16. اها راستی یادم رفت بگم که اون یاهو 360 کافه نادری کار من و دوستم بود خواستم بهت زودتر بگم دیگه دیر شد 360 پر شد ;)

    پاسخحذف
  17. سلام.ولنتاین شما هم مبارک.

    پاسخحذف
  18. 0000000000000000000000000000000 0000000000000000000000000000000 0000000777770000000777770000000 0000077777777700077777777700000 0000777777777770777777777770000 0000777777777777777777777770000 7777770000ولنتاین مبارک00007777777 0000077777777777777777777700000 0000007777777777777777777000000 0000000077777777777777700000000 0000000000777777777770000000000 0000000000000777770000000000000 0000000000000007000000000000000

    پاسخحذف
  19. :) عالیه، فقط مواظب باش دیگه فیلتر نشی ;)

    پاسخحذف
  20. عجب وب زیبایی....به به......لذت بردیم....واقعا ما وبلاگ بیخودی داریم.....
    آقا سیاوش کجای این وب از وب زیبای بچه های دانشکده حقوق شهید بهشتی بهتره که اینقدر یه آن می نازی.....اصلا کلا دانشگاه آزادی ها کمی حسود تشریف دارن

    برای اینکه دلت نسوزه بهت می گم آفرین عجب وبی داری.....بابا وب

    به بچه ها بگم بیان اینجا تا قدر وبشون رو بدونن

    پاسخحذف
  21. خوشم میاد از ترس ریختن آبروی دانشگاه شهید بهشتی اسم وبلاگتون رو ننوشتی

    پاسخحذف
  22. بحث رقابتی نکنید که اگه بخوایم مقایسه کنیم..............الله اکبر.
    خواهشا فضای سایت دانشکده مارا اینگونه آلوده نکنید.چرا که ازاینگونه مسائل به دور است.

    پاسخحذف
  23. دعوا نکنین
    هیچ کدام (موسسه ازاد خصوصی همیشه گرسنه و پرورشگاه سکوی پرتاب نمونه دولتی پولدار!!!!!!!!! جوانان شهرستانی)با هم فرقی ندارند.

    پاسخحذف
  24. سایت؟ مقایسه؟ رقابت؟ حسادت؟ من به وبلاگم نازیدم؟ بر فرض وجود رقابت، رقابت آلودگی است ؟ یا اسباب پیشرفت؟! برداشت شما از کامنت های من همه بروز پیش زمینه های فکری و احساسی بود، جالب بود برایم ،... لینک شدید

    پاسخحذف
  25. چقدر دلم برای این در تنگ شده..خیلی هوای دانشگاهم رو کردم..یادش بخیر..

    پاسخحذف
  26. رقابت نه پیشی گرفتن در حال گیری!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    آن رقابت بحثش جداست والبته بله، اساس پیشرفت...
    سایت نه وبلاگ حالا هرچی.
    بس است

    پاسخحذف
  27. تو آبروي منو بردي . خفه کردي ما رو . هر چه سريع تر اعلام کن که اولا اون روز خودت دير اومدي و زود رفتي و شکلات برنداشتي دوما من يه دونه بعد از کلاس جزاي مقيمي بهت دادم .
    تو رو خدا جون مادرت ديگه کوتاه بپوش اصلا من غلط کردم سيد شدم .

    پاسخحذف