۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۵, سه‌شنبه

حالت رقص

گاهی بدست آوردن شناخت جامع از بعضی اساتید خیلی سخت می شود، علت آن نه به خاطر پیچیده بودن آنها بلکه گستردگی ابعاد وجودی آنها ست که اجازه ی اظهار نظرهای شتابزده را از آدم می گیرد ، تا جائی که اگر انتقادی هم به آنها داشته باشی به جای گیر دادن های عجولانه  مجبوری صبر کنی تا علت واقعی آن رفتار برایت روشن شود، چرا که معمولا آدم های علم گرا سعی می کنند تمام حرکات و سکناتشان خردمندانه و بر اساس دیدگاه های مورد قبول، طرح ریزی و یا  اگر دیر جنبیده باشند حداقل آن را جهت دهی کنند چرا که بعضی رفتارها مثل شوخ طبعی و اجتماعی بودن و یا حتی شلخته و دگم بودن ممکن است به مرور زمان جزو ذات انسانها شود و فقط بتوان حالت و ظاهر آن را در موقعیت های خاص مثل سر کلاس عوض کرد.به همین دلیل هم بعید است به این زودی ها بتوانم ایرادی به بعضی اساتید مثل دکتر شهبازی و دکتر مسعودی تفرشی بکنم ولی در عوض حالا حالاها  تا بخواهید از این دو بزرگوار که در حکم آبروی تهران شمال هستند تعریف می کنم؛

1- وقتی یک غریبه وارد دانشگاه می شود اولین معیار آن برای شناخت اساتید نمونه چک کردن تعداد دانشحوهائیست که سر کلاس هر استاد حاضر می شوند مسلما هر کسی ببیند که کلی دانشجو پشت در یکی از کلاسها جمع شده اند تا به محض تمام شدن کلاس قبلی بروند و صندلی های جلو را تصاحب کنند و در نهایت کلاس در مدت کوتاهی تا خرخره پر از دانشجو شود اولین نتیجه ای که می گیرد این است که این یک استاد معمولی نیست تازه اگر بداند که این استاد تقیدی هم به حضور و غیاب ندارد و کسی را به علت غیبت حذف نمی کند قطعا یقین می کند که نام این استاد نمونه محمد حسین شهبازی است ، استادی که به بد نمره دادن شهره است ولی کلاسش همیشه پر از دانشجوهائیست که با اشتیاقشان انگ درس نخوان بودن را به سینه مسئولانی می چسبانند که تمام اساتید دانشگاه را از بین شهبازی ها انتخاب نکرده اند.

2- همانطور که روح آدم از جسمش تاثیر می پذیرد و با ورزش شاداب می شود جسم آدم هم تحت تاثیر روح می تواند فعال شود تجربه این حالت را می توانید در مورد تاثیر ذکر از ورزش کارهای حرفه ای و یا رقاصه هائی که تحت تاثیر آهنگ قرار می گیرند سوال کنید ،(البته اگر احیانا خودتون جزو یکی از این دو دسته نیستید) روشی که تفرشی در تفهیم مطالب به کار می گیرد چنان فکر و نفس آدم را به سیلان می اندازد که می تواند کاربرد همان ذکر و آهنگ را برای شما داشته باشد.

۳ نظر:

  1. این که استاد شهبازی و برخی از استاد های دیگه به نحوی آبروی دانشگاه حساب میشوند در اون هیچ شکی نیست اما نمیدونم چرا این پستت من رو ترغیب میکنه که بحث قدیمیه گزینشی بودن استاد ها رو دوباره از زاویه دیگه ای بهش نگاه کنم ، البته دلم نمی خواست نظام گزینشی بودن اساتید رو باز هم به میون بیارم اما تو همیشه دست ما رو میبندی سیاوش جان (!) این جا لازم میدونم قبل از این که این بحث رو شروع کنم بگم که خیلی از اساتید محترم دانشکده واقعا زحمت میکشند و بی انصافی بخوایم زحمت های اون ها رو نا دیده بگیریم . سیستم گزینشی بودن در هرسازمان یا ارگان و یا حتی خود دانشگاه ما تبدیل به یه آفت شده که متاسفانه خودت میدونی که خیلی وقت ها این آفت شایستگی رو در بیلان کاری اساتید از بین میبره یعنی اصلا به طور کلی موجب عدم توجه به شایسته ها میشه همونطور که قبلا هم گفتم ما ایرانی ها خوش استقبال و بد بدرقه هستیم متاسفانه این سیستم غلط نظام گزینشی در دانشکده باعث شده که ما رفتار مدیر گروهمون رو فراموش کنیم اصلا به روی خودمون نیاریم که چه استاد هایی داشتیم و متاسفانه به علت بدرفتاری ایشون اون اساتید برای همیشه خداحافظی کردند از دانشگاه البته کاری ندارم که بعضی هاشون دوباره با پا درمیونی ریاست محترم دانشگاه برگشتند اما مطمئن هستم بی مهری که در حق اون ها شده بود در نوع تدریس اون ها هم تاثیر خودش رو گذاشت اما مطلب دیگه ای که میخوام بهش اشاره کنم رفتار خیلی بد مسئولین حراست با دانشجو هاست که خودم امروز به عینه یک مورد رو دیدم، به نظر تو واکنش یک فرد غریبه در قبال این رفتار با داشنجو ها چیه ؟ من که جوابی برای اون پیدا نکردم ...

    پاسخحذف
  2. مسعودی تقرشیییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟//
    وای نه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    میدونستی یکی از مفاخر این دهه هستش در علم اصول!!!!!!!!!!!!!اهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها
    به جای تجارت اصول جدید یادت میده سر شار از ویتامین جرت .پرت

    پاسخحذف